- رضایت بخش
رضایت بخشنده. راضی کننده. (فرهنگ فارسی معین). مورد رضایت. راضی کننده: کار فلانی رضایت بخش است. (یادداشت مؤلف)
معنی رضایت بخش - جستجوی لغت در جدول جو
- رضایت بخش
خرسندی بخش خرسند کننده رضایت بخشنده راضی کننده
- رضایت بخش ((~. بَ))
راضی کننده، رضایت بخشنده
- رضایت بخش
خشنود بخش
- رضایت بخش
پذیرفتنی، راضی کننده، رضایت آمیز، قابل قبول
- رضایت بخش
مرضيّةً
- رضایت بخش
Satisfactory, Fulfilling
- رضایت بخش
satisfaisant
- رضایت بخش
kuridhisha, inayotosheleza
- رضایت بخش
اطمینان بخش , تسلی بخش
- رضایت بخش
সন্তোষজনক , সন্তোষজনক
- رضایت بخش
พึงพอใจ , น่าพอใจ
- رضایت بخش
満足する , 満足のいく
- رضایت بخش
tatmin edici
- رضایت بخش
만족스러운 , 만족스러운
- رضایت بخش
מספק , משביע רצון
- رضایت بخش
memuaskan
- رضایت بخش
संतोषजनक , संतोषजनक
- رضایت بخش
bevredigend
- رضایت بخش
satisfactorio
- رضایت بخش
soddisfacente
- رضایت بخش
satisfatório
- رضایت بخش
令人满足的 , 满意的
- رضایت بخش
satysfakcjonujący, zadowalający
- رضایت بخش
задовольняючий , задовільний
- رضایت بخش
erfüllend, zufriedenstellend
- رضایت بخش
удовлетворяющий , удовлетворительный
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(زِ / زْ)
لغت نامه دهخدا
آزادکننده و معاف کننده. (ناظم الاطباء). آزادکننده و رهایی دهنده. (آنندراج). خلاص بخش
(چَ)
لغت نامه دهخدا
طراوت بخش. تازگی بخش. که شکفتگی و تازگی و سرسبزی دهد: مواهبش بسان مواهب سحاب نضارت بخش بساتین. (حبیب السیر ج 3 ص 2). نسیم لطف دلفروزش نضارت بخش ریاض امید ستم رسیدگان. (حبیب السیر ج 3 ص 362)
(زَ / زِ)
لغت نامه دهخدا
ولایت بخشنده. پادشاهی که ولایت ها به دیگران بخشد:
نخست پادشهی همچو او ولایت بخش
که جان خویش بپرورد و داد عیش بداد.
حافظ
نخست پادشهی همچو او ولایت بخش
که جان خویش بپرورد و داد عیش بداد.
حافظ
